دخترخاکسترنشین
من چه گویم که بر از دل من پی ببرید ره بسر منزل شوریده دلان کی ببرید ساز آن سوزد ندارد که بنالد با ما بهر تسکین دل سوختگان نی ببرید هر کجا محفل گرمی است که رنگی خواهد قدحی خون دل ما عوض می برد در چمن غنچه پرپر شده ای گردیدید پی به بی برگی ما از ستم دی ببرید
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |